گیتار یکی از انواع ساز در دستۀ سازهای زهی است ، شش سیم دارد که با انگشت یا پیک نواخته میشوند.
علت جایگیری گیتار در دستۀ سازهای زهی از این جهت است که سیمهای آن در اثر ارتعاش تولید صدا میکنند و در دستۀ سازهای گروه cordophen یا زه صدا جای میگیرد .
این ساز تاریخ قابل توجهی دارد و در کنار تحولات موسیقی غرب ، پیشرفت چشمگیری داشته است و در حال حاضر جایگاه ویژهای در موسیقی جهان دارد.
گیتار کلاسیک درواقع یک نوع گیتار آکوستیک است، به دلیل اینکه صدای آن بدون واسطه شنیده میشود اما این نوع با گیتار آکوستیک کمی متفاوت است. از لحاظ بدنه کمی کوچکتر است به جای سیمهای فلزی سه سیم نایلونی دارد و سه سیم فلزی که به دور ابریشم برای تولید صدای آرام و لطیف پیچیده شده است.
گیتار کلاسیک گرفته شده از گیتار فلامنکو است که در اسپانیا رواج داشته است؛ بین این دو تفاوت خیلی کمی وجود دارد، به عنوان مثال، در گیتارهای کلاسیک از چوبهای قهوهای تیره استفاده میشود و با آن شناخته میشوند اما گیتار فلامنکو با چوبهای زرد و روشن تر ساخته میشوند.
اسپانیاییها از گیتار برای موسیقی محلی خودشان که همان فلامنکو بود استفاده میکردند تا زمان ظهور دورۀ کلاسیک در اروپا ، که منجر شد برخی از این ساز برای نواختن قطعههای کلاسیک استفاده کنند.
امروزه بسیاری از قطعات پیچیده با ساختار های کنترپوانتیک و پیچیدگی هارمونی از آثار بزرگان موسیقی کلاسیک همچون یوهان سباستیان باخ – لودویگ فان بتهوون – خواکین رودریگو و… توسط این ساز با قابلیت، اجرا میشود.
واژه شناسی:
حکاکی سنگی 3300 ساله از یک باردهیتی وجود دارد که سازی زهی در دست دارد و در حال نواختن آن است. که قدیمی ترین نماد آیکونوگرافیک آکاردوفون و پلاک های گلی بابلی است که مردم را در حال نواختن ساز عود شبیه به گیتار نشان میدهد.
واژه گیتار در زبانهای مختلف صورتهای گوناگون دارد؛ در زبان انگلیسی Guitar – در زبان آلمانی Gitarre – در زبان فرانسوی guitiare و در زبان اسپانیایی guitarra خوانده میشود که لغت استفاده شده در زبان اسپانیایی خود از واژۀ قیثاره در زبان عربی اندلسی که خود مشتق شده از کلمۀ لاتین cithara است، گرفته شده است؛ در نهایت ریشۀ اصلی کلمه به کلمۀ κιθάρα kithara در یونان باستان میرسد که خود این کلمه شاید از واژۀ پارسی سیهتار(سه تار) آمده باشد.
تاریخچه گیتار :
دو عقیدۀ متفاوت دربارۀ تاریخچۀ گیتار وجود دارد؛ گروهی معتقد هستند که گیتار از ایران سرچشمه گرفته است. و عدهای باور دارند که از سیتارای یونانی – آشوری (Greek Assyrian Cithara) که رومیها به اسپانیا آوردند، سرچشمه میگیرد.
گیتار در اثر تحول لوت در اروپا که خود تحول یافتۀ عود و بربط است، بوده است .
در دوران حکومت اسلام در اسپانیا، این ساز به وسیلۀ زریاب دارابگردی و چند تن از شاگردانش به اندلس برده شد؛ وجود پسوند تار میتواند دلیل بر ایرانی بودن ساز باشد.
زریاب ابتدا در اسپانیا شروع به آموزش گیتار کرد و مدرسۀ موسیقیاش را در زمان عباسیان در اندلس که بخشی از اسپانیا پرتغال امروزی بود، افتتاح کرد.
کوردوفن نیز دیگر تاریخچه است، که درواقع به سازی برمیگردد که در ابتدا یک کمان موسیقی بود که یک سیم ساده به آن وصل بود که با کشیدن و رها کردن سیم صدایی در کمان ایجاد میشد و این صدا به وسیلۀ تقویت کننده صوت که به آن متصل بود، تقویت میشد. این ساز فقط قادر به تولید کردن یک صدا بوده است، برای داشتن چندین صدا در ابتدا یک سیم و بعد سیمهای کوتاه تر دیگر به آن اضافه شد و همچنین اضافه شدن یک جعبۀ تشدید صوت در نهایت منجر به اختراع چنگ کمانی(Harp Arquee) شد. بعد از آن سازی که متشکل از سیمهای مساوی بود ظهور کرد به نام لیر.
یونانیها دو نوع لیر داشتند :
نوع اول لیرا و نوع دوم کیتارا؛ کیتارا به وسیلۀ خود رومیها تغییر شکل یافت که نام گیتار هم از همین گرفته شده است.
بعدها رومیها برای اولین بار سازهایی به نام سیتارا ، پاندورا و فیدیکولا را نواختند و از این طریق آلات موسیقی کوردوفن در تمام اروپا رواج یافت. اولین گیتارهای واقعی در دورۀ رنسانس ظهور کردند که بدنهای باریک و شکلی مدور داشتند.
به مرور در صدههای چهارده و پانزده پسوندهای موریسکا و لاتینا حذف شد و در سراسر اروپا آلات موسیقی خانوادۀ گیتار با نامهایی مانند: گیتارا _ گیترن _ گیترنه ( سازی سیمی مفتولی منسوخ شده شبیه به گیتار که به زبان فرانسوی گیترنه و به اسپانیایی گیتارا گفته میشد. ) و شیتارا، تعیین شدند.
در همان دوره گروهی از سازهای خانوادۀ کوردوفن با اسمهایی مانند: ویهوئلا در اسپانیا و ویولا در ایتالیا وجود داشتند، که برخی از آنها با آرشه (de arco)، برخی با مضراب (de penola) و برخی دیگر با انگشت (de mano) نواخته میشدند.
بعدها از ویهوئلای انگشتی (Vihuela de mano) نوعی گیتار به وجود آمد؛ در طول قرنهای چهارده و پانزده در ظاهر گیتار و ویهوئلای انگشتی تغییراتی به وجود آمد، در کنارههای آن فرورفتگی ایجاد شد و در قرن شانزدهم هر دو ساز شبیه به گیتار شدند. در قرن شانزدهم این دو ساز در اسپانیا رایج بودند و نوازندگی با انگشت عمومیت زیادی پیدا کرد و پسوند انگشت(de mano) در این کشور به کلی از اسم این سازها حذف شد و از آن پس گیتار بدنهای بزرگتر داشت.
نحوه گرفتن گیتار کلاسیک هنگام نوازندگی:
معمولا به صورت صاف در برابر بدن نوازنده است و پای چپ کمی بالاتر از پای دیگر روی یک سطح ( زیرپایی ) قرار میگیرد و دسته آن تقریبا باید با سر نوازنده در یک محدوده باشند . با ضربه زدن یا کندن سیم ها با دست راست در حالی که با دست چپ سیمها در فرتها فشرده میشوند،نواخته میشود.