دستگاه در ردیف موسیقی ایرانی: بررسی اجمالی گوشههای ردیف
مقدمه
در نگاه اول مخاطبانی که آشنایی با ردیف موسیقی ایران و دستگاه ندارند، ممکن است دستگاه را یک شی فیزیکی یا چیزی شبیه به دستگاه صنعتی تصور کند. در این مقاله به تعریف دستگاه و اجزا تشکیل دهنده آن خواهم پرداخت. برونو نتل در تحلیل خود به ردیف موسیقی ایرانی، تشبیهی به هنر مینیاتور ایران ارائه داده است. او میگوید که این دو هنر از دور به نظر ممکن است کماهمیت به نظر بیایند، اما با بررسی دقیق و دقیقتر، میتوان جزئیات ارزشمند آنها را درک کرد. نتل در تحلیل خود توضیح میدهد که اگرچه ردیف در اولین نگاه ممکن است به عنوان مجموعهای از گوشهها با اهمیت یکسان به نظر برسد، اما در واقع گوشهها دارای اهمیتهای متفاوتی هستند. به عنوان مثال، برخی از گوشهها طولانیتر هستند و برخی به پردهگردانی به دستگاههای دیگر کمک میکنند. نتل معتقد است که تعریف از گوشهها نباید فقط به ساختار ملودیک آنها محدود شود، بلکه باید عملکرد و نقش آنها در دستگاه یا دستگاههای موسیقی مرتبط را نیز در نظر بگیرد.
دستگاه
دستگاه اصطلاحی در موسیقی سنتی ایرانی است که به مجموعهای از چند نغمه (گوشه) که با هم در گام، کوک، و فواصل نت همآهنگی دارند، گفته میشود. مفهوم دستگاه در موسیقی سنتی به مجموعهای از گوشهها اشاره دارد که به طور سنتی با منطقی درونی در کنار یکدیگر قرار میگیرند و معمولاً دارای مدهای خاص خود هستند. به نظر میرسد که ترتیب گوشههای هر دستگاه بر مبنای توالی ملایمی تعیین میشود؛ به این معنا که هر دستگاه از یک گوشه خاص آغاز شده و به همان گوشه نیز ختم میشود. دستگاه به موسیقیدانان کمک میکند تا فواصل مربوط به هر گوشه و ارتباط آن با سایر گوشههای دستگاه را تشخیص دهند.
اصطلاح “دستگاه” به عقیده اکثر نظریهپردازان، اشاره به موقعیت دست بر روی دستههای سازهای مانند تار و سهتار دارد (به عبارت دیگر، از دست + “گاه” به معنای موقعیت، مانند “ایستگاه” یا “پاسگاه”). با این حال، برخی همچنین باور دارند که ریشه این کلمه در “گات” قرار دارد و این واژه را به متون اَوِستایی مرتبط میکنند. پیروان دیدگاه اول، به این اشاره میکنند که در گذشته به پردههای سازها “دستان” گفته میشد و به همین دلیل نام دستگاهها (مانند سهگاه و چهارگاه) به موقعیت دست بر روی این دستانها اشاره دارد. واژه “دستگاه” به معنای موسیقاییاش به نظر میرسد که اولین بار در یک رساله به نام “رساله در بیان علم موسیقی و دانستن شعبات او” استفاده شده باشد. این رساله احتمالاً پیش از سال ۹۷۴ ه.ق نوشته شده و در آن برخی از مقامات موسیقی به عنوان “صاحب دستگاه” توصیف شدهاند.
دراینجا تقسیم بندی دستگاه بر اساس کتاب هرمز فرهت(در فهرست منابع خواهم نوشت) به این شکل است:
تشکیل شده از هفت دستگاه (شور، ماهور، سهگاه، چهارگاه، راستپنجگاه، همایون، نوا) و پنج آواز (افشاری، دشتی، ابوعطا، بیات ترک، و بیات اصفهان) هستند.
گوشه
در موسیقی دستگاهی ایران، هر دستگاه از مجموعهای از “گوشهها” تشکیل شده است که به ترتیب از پائین به بالا (از محدوده صدای بم به سمت محدوده صدای زیر)، در کنار یکدیگر قرار میگیرند. گوشهای که وسعت صداییاش از سایر گوشهها کمتر است (بمتر)، معمولاً اولین گوشه در دستگاه را تشکیل میدهد و به نام “درآمد” شناخته میشود. گوشههای دیگر به ترتیب محدوده صوتی، در ادامه درآمد قرار میگیرند و به ترتیب ردیف میآیند. این گوشهها به ذوق و سلیقه استادان موسیقی دستگاهی ایران جمعآوری شدهاند و این ترکیب به ردیفهای متنوعی منجر شده است، مانند ردیف میرزا عبدالله، ردیف میرزا حسینقلی، ردیف ابوالحسن صبا و غیره. از این میان، ردیف میرزا عبدالله به عنوان مهمترین ردیف تلقی میشود؛ به دلیل اینکه او با آموزش این ردیف به شاگردان خود، توانست تاریخچه هنری دوره قبل از دوران قاجار را تا به امروز زنده نگه دارد.
ژاندورینگ(به فرانسوی: Jean During) زاده ۱۹۴۷ میلادی، موسیقیدان) گوشهها را به سه گروه تقسیم میکند:
شاهگوشهها: گوشههای بزرگی که دارای درآمد و دیگر بخشها (مانند فرود) هستند و میتوانند دارای چند مقام باشند.گوشههایی که یک بخشی هستند اما بیشتر از یک ملودی یا انگاره دارند.گوشههایی که تنها یک انگاره یا ملودی کوچک دارند.هر گوشه با نغمه ای به اسم درامد، که تونالیه یا مُد دستگاه را مشخص میکند، شروع میشود. اجزا دیگر گوشه ها که به ترتیب کنار هم چیده شدهاند نام های متفاوتی دارند. در اواخر هر گوشه که ملودی در بالاترین درجه اجرا میشود اوج گوشه قرار دارد.
در ادامه یک نمودار بر اساس کتابِ( Ghazal as a determining factor of the structure of the Iranian Dastgah) محسن حجاریان (زاده ۱۵ اسفند ۱۳۲۵ در خرمآباد) موسیقیشناس قومی اهل ایران) بررسی خواهیم کرد که هر دستگاه و اوج آن دستگاه را مشخص کرده است:
گوشه شاخص اوج برای دستگاههاو آوازهای مختلف | |
دستگاه/آواز | اوج |
شور | شهناز |
سهگاه | مخالف سهگاه |
چهارگاه | مخالف چهارگاه |
راستپنجگاه | عشاق |
همایون | بیداد |
نوا | عشاق |
ماهور | شکسته |
ابوعطا | حجاز |
افشاری | عراق |
دشتی | عشاق |
بیات ترک | شکسته |
اصفهان | عشاق |
ساختار ریتمیک گوشه ها
بیشتر گوشهها دارای ساختار ریتمیک معینی نیستند و در ردیفهای موسیقی، تمرکز عمده روی ضربآهنگ نیست. اما گوشههایی نظیر “رِنگها” یا “چهارمضرابها” به دلیل ریتم خاصشان شناخته میشوند و برخی نظریهپردازان بحث دارند که آیا این گوشهها در ردیف جایی دارند یا خیر. این نوع گوشهها معمولاً به عنوان “ضربی” شناخته میشوند. الگوی ریتمیک ردیفهای آوازی از ضربآهنگ اشعار فارسی و عربی الهام گرفته است، اما در اجراهای غیرآوازی نیز الگوهای ریتمیک دیگری مشاهده میشود. گوشههایی که دارای ضربآهنگ واضحتری هستند، معمولاً نقش جزئیتری در ردیف دارند. به عنوان مثال، گوشه “کرشمه” معمولاً بعد از یک گوشه غیرریتمی قرار میگیرد و ویژگیهای خود را با ضربآهنگ ویژه خود ترکیب میکند. همین تجربه در مورد گوشه “نغمه” نیز دیده میشود که معمولاً بر اساس یک الگوی ضربی بین دو یا چند نت اجرا میشود. هرمز فرهت این گوشهها را با عنوان “تکه” در چارچوب معنایی خاص دستهبندی میکند.
مراجع
hajarian, Mohsen (1999). Ghazal as a determining factor of the structure of the Iranian Dastgah (Ph.D.)
Nettl, Bruno (1987). The Radif of Persian Classical Music: Studies of Structure and Cultural Context in the Classical Music of Iran. Elephant and Cat.
Farhat, Hormoz (1960). Festival of Oriental Music and the Related Arts. Los Angeles: University of California. Archived from the original on 24 August 2018. Retrieved 28 June 2017.
رضانیا، مهدی (۲۹ بهمن ۱۳۹۳). «جایگاه گوشه در موسیقی کلاسیک ایرانی». گفتگوی هارمونیک. دریافتشده در ۵ مارس ۲۰۱۷.